فیلم رسوایی، رسوایی چه کسی را به تصویر کشیده است؟
فيلم رسوايي زندگي دختري به نام افسانه را به تصوير ميكشد که به بدنامي در محل معروف است و ظاهراً بدليل فقر و مشكلات اقتصادي به خودنمايي و خودفروشي و دزدي مشغول است و براي همه دلبري ميكند. او و مادر معلولش در خانهاي خرابه و كهنه زندگي ميكنند و صاحب خانه، چك و سفتههايي از پدرِ مرحوم او دارد و دائماً اين دختر و مادرش را تهديد ميكند. صاحبخانه كه نقش او را آقاي شريفينيا بازي ميكند و اسمش آقا شریف است، مردی ثروتمند، طمّاع و ظاهراً مذهبي و حاجي و عضو هیئت امنای مسجد و در اصل انسان رياكار و دورویی است كه از افسانه، تقاضاي ازدواج (دائم یا موقت) ميكند تا در عوض، چك و سفتههاي پدرش را به او پس بدهد. او از افسانه كه خيلي زيركانه چك و سفتهها را از حاجي ميدزدد شكايت ميكند و مأموران که خیلی با او هماهنگ هستند به دنبال او راه ميافتند.
افسانه در حال فرار از دست مأموران وارد خانه اي كه درِ آن باز بوده ميشود كه اتفاقاً خانهي حاج یوسف، روحاني محل و امام جماعت مسجد بازار است. حاج یوسف كه مردي عارف و سالك (؟!!) است به او پناه مي دهد و حتي شب او را در خانهاش نگه ميدارد بدون اينكه در عوض آن تقاضاي نامشروعي از او داشته باشد. اين روحاني که شبها كارگري و حمّالي ميكند و به خانوادههاي فقرا كمك ميكند، نه تنها زن را در خانهاش نگه ميدارد و برايش غذا درست ميكند بلكه از او در برابر پليس حمايت ميكند و اعلام ميكند كيفي را كه دختر از او دزديده خودش به او داده تا لباسهايش را برايش بشويد.
اين مرد خدا(!) در هدايت و ارشاد اين دختر كار را به جايي ميرساند كه جلوي اهل محل، سوار ماشين افسانه و دو دوستش كه همه با قيافهها و آرايشهاي آنچناني هستند ميشود و تا دم در مراسم پارتياي كه قرار بوده دخترها آنجا بروند، ميرود، جلو اهل محله تا دم خانه افسانه ميرود، در كوچه و محله با او راه ميرود.... تا مثلاً پولي را كه براي حل مشكلش لازم دارد به دست او برساند و اين رفتارها و تعاملات علني او با يك زن بدنام، به رسوايي او در محل منجر ميشود و فیلم و عکس تعاملات و حشر و نشر او با این دختر، در محل پخش میشودو... که در این نوشته مجال تکمیل آن نیست.
نقد و نظر:
سازنده اين فيلم نه قصد دارد رفتارهاي جلف اين زن بدنام را نقد كند و نه تعامل علني و حشر و نشر يك روحاني با اين زن را بد ميداند بلكه آقا شریف، مورد نقد فیلمنامه و کارگردان است و پيام فيلم در اين شعر خلاصه ميشود كه زن فاحشه گفت:
هر آنچه همگفتي هستم/ آيا تو همان چه مينمايي هستي؟
رهبر فرزانه انقلاب چندی پیش همین بیت شعر را برای مسئولین خواندند و توصیه کردند که افرادی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند لزوما ضد دین نیستند این افراد با اینکه مرتکب گناه می شوند باید با آنها رفتار صحیحی داشته باشیم تا آنها هم به احکام دین بیشتر علاقمند شوند، چون ما خود هم معصوم از گناه نیستیم و به گناهان دیگری هم دچار هستیم. این سخن ایشان خطاب به مسئولین بود نه مردم تا آنها در رفتارهای خود با مردم تجدید نظر کنند و خود را برتر از دیگران ندانند. سوال اصلی اینجاست که ترویج مفهوم این شعر در جامعه و در میان مردم چه اثری خواهد گذاشت؟
مشکل اصلی در این فیلم این است که چند پیام محدود مثبتی که طبق معمولِ کارهای آقای ده نمکی به شیوه مستقیمی به آن پرداخته شده، در برابر پیام های متعدد مستقیم و غیر مستقیمِ منفی آن بسیار ناچیز است. خيلي خوب است كه جامعه پاك باشد و به مردم بگوييم جامعه را پاك نگه دارند. خيلي خوب است كه بخواهيم بگوييم فقر و فساد و گناه در جامعه است، و اين بد است، ريا و تجمل و هوسراني بد است، فداكاري و صداقت و پاكي و سادگي و ساده زیستی خوب است، ارتباط با خدا خوب است، دعا خوب است يا اينكه صفات و ويژگيهاي مردان پاك خدا را به مردم نشان دهيم و بگوييم آبرو دست خداست و بسياري سخنان حكمت آميزي كه در زندگي مردان خدا بوده و جناب آقاي ده نمكي در قالب شخصيت روحاني كه نقش آن را آقاي اكبر عبدي مثل همیشه بسیار زیبا و تحسین برانگیز بازي ميكند آورده شده است، ولي با چه روشي؟ با چه ابزاري؟ به چه قيمتي؟ آيا فيلم رسوايي قصد دارد بگويد فحشا بد است يا خوب؟ تكليف اين فحشا و اين گناه علنياي كه در فيلم انجام ميشود چيست؟
در آخر فیلم هم که افسانه به اصطلاح با معجزهی حاج آقا متحول میشود، فقط شال و کفش پاشنه بلندش از قرمز به سفید تبدیل میشود.
آيا این فیلم واقعاً معتقد است كه فحشا بد است؟ آيا با نشان دادن طنازیهای یک دختر جوان و زیبا و آرایش کرده ميشود مدعي بود كه مخالف فحشا هست؟ و خودش به نوعی ترویج آن محسوب نمیشود؟
کارگردان فیلم كه مستند فقر و فحشا را نیز ساخته همچنان معتقد است كه ریشه و مشكل اصلی فحشا و فساد در جامعه ما فقر است؟ یا فقر یکی از علت هایی است که در برابر علت های دیگری مثل ترویج بیبندو باری از طریق ماهواره و تهاجم فرهنگی و کمکاریها و غفلتها... بسیار کم اهمیت میباشد.
چند درصد از افرادی که در جامعه دچار فحشا میشوند به خاطر فقر است؟
چند درصد از افراد فقیر برای حل مشکل خود رو به فحشا میآورند؟
آيا اين فساد و بيبند وبارياي كه در جامعهي ماست و ريشهها و بينانهاي اعتقادي و ملي ما را ميسوزاند واقعا علتش فقر است؟
آیا دخترانی که امروز ظاهری عجیب و ناهنجار برای خود درست میکنند و روابط نامشروع دارند، مشکلشان فقر اقتصادی است؟
بالاخره این فهم آقای ده نمکی در مورد فقر و فحشا درست است یا تحلیلهای حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب در مورد تهاجم فرهنگی و اندولوسیزاسیون کشور اسلامیمان؟
درست است که آدمهای ریاکاری که ظاهر خود را حاجی و مسلمان نشان میدهند ولی اهل فسق و فجورند به این صورتی که شما مطرح میکنید چند درصد از جامعه ما را تشکیل میدهند و وجودشان در جامعه چقدر مشکل محسوب میشود که شما نقد از وضعیت بیبند و باری جامعه را فدای نقد کردن این قشر میکنید.
آیا لزوماً برای نقد این قشر از جامعه باید وضعیت بیبندو باری را به نوعی موجه نشان داد؟ نمیشود شخصیت زن بدکاره را کریه نشان داد؟هنرمندان توان انجام چنین کاری را ندارند؟
شاید چنین شخصیتهایی در سالهای جنگ و بعد از آن زیاد بوده باشند ولی متاسفانه الان گاهی دیده می شود که حتی برخی افراد مذهبی و معتقد برای موجه نشان دادن خود در جامعه نه تنها نیازی به ریا و مذهبی نشان دادن خود ندارند بلکه گاهی ظاهری غیر مسلمان برای خود میسازند تا مورد پسند جامعه باشند، چه برسد به اینکه بخواهند از آنی که هستند خود را مذهبیتر نشان دهند.
به نظر شما بیننده با دیدن فیلم شما از فحشا و زنان بدکاره بدش خواهد آمد یا خوشش خواهد آمد؟ یا نمیشد کاری کرد که جاذبههای ظاهری این زن به قدری نباشد که تمام حواس بیننده اعم از زن و مرد را به خود جلب نکند؟
گناه این همه جوانی که به مناسبت دیدن فیلم شما از نمایی نزدیک و حرفه ای، چهره بزک کرده و رفتارهای عشوه آمیز یک زن جوان و زیبا را میبیند و به گناه میافتند به عهده کیست؟
آیا متهم کردن افراد محل بد چشم چرانی توسط افسانه که در آخر فیلم سخنرانی غرّایی میکند و همه را متحول میسازد(!)، رواج این شبهه معروف که "مردها چشمهای خود را ببندند، من میخواهم آزاد باشم" نیست؟
شما فکر میکنید واقعاً مردم با دیدن فیلم شما بیشتر به دین و عرفان اسلامی متمایل میشوند؟
به نظر شما دخترانی که ظاهرشان شبیه افسانه است با دیدن این فیلم تصمیم میگیرند عفیف و با حجاب شوند یا احساس اعتماد به نفس و غرور و بالندگی بهشان دست میدهد؟ دختران ما با دیدن چهره این دختران میل به خودنمایی پیدا نخواهند کرد؟
درست است که پیام کلیشهای و البته مستقیم این فیلم به مخاطب، نشان دادن یک روحانی عارف و سالک واقعی بود ولی آیا شما واقعاً فکر میکنید مردم همین پیام را میگیرند و چندین پیام منفی دیگر را نادیده میگیرند؟ اینکه یک زن بدکاره برای مردم صحبت کند و همه را متحول کند آیا اثبات این تئوری ضد دینی نیست که قلب آدم باید پاک باشد و مهم نیست چه ظاهری داشته باشی یا به دستورات دین عمل کنی یا نه؟
آیا برداشت بیننده این نخواهد بود که روحانیونی خوبند که این گونه عارف باشند و برای تکتک مردم فداکاری و تلاش کنند و افرادی را که دچار فحشا و گناه علنی میشوند نه تنها امر به معروف ونهی از منکر نکنند، بلکه با آنها دمخور شوند؟ و از آنجایی که نه تنها هیچ عالم دینی بلکه هیچ زن و مرد مسلمان انقلابیای شرعاً از امر به معروف و نهی از منکر معاف نیست و شرعاً اجازه ندارد اولاً خود را در موضع تهمت قرار دهد و
ثانیاً با زنِ جوانِ نامحرمِ بدکاره، حشر و نشر داشته باشد پس عملاً پیوندی بین مردم و روحانیت هم برقرار نخواهد شد.
وقتی از سالن سینما خارج میشدم این جمله را بارها از زبان بینندگان شنیدم که: "سازنده فیلم میخواسته با این فیلم چه بگوید؟ پیام فیلم چیست؟ بالاخره فحشا و بی حجابی خوب است یا بد؟"
مردم با دیدن این فیلم باید چه نتیجهای بگیرند؟ چکار کنند؟ به کجا برسند؟
ای کاش این همه دیالوگ خوب که برگرفته از سخنان عرفانی پیرو شریعت مسلمان است اینگونه در این فیلم استفاده نمیشد.
شخصیت عارف و روحانیای که این فیلم به تصویر کشیده است تا برای ما الگو باشد، شخصیتی که به مقاماتی رسیده که حتی علم غیب هم دارد، آیا واقعاً یک الگوی کامل است؟ پس تکلیف اینکه اگر زن و مرد نامحرمی در فضای خلوتی باشند نفر سوم قطعا شیطان است و روایت است که خود شیطان قسم خورده نفر سوم خودم هستم. یا اینکه امام المتقین علی(ع) حتی به زنان نامحرم، سلام هم نمیدادند. چه میشود؟ اینکه شخصیت روحانی فیلم نه تنها محلیِ که زن جوان فریبندهی نامحرمی است را ترک نمیکند بلکه به گرمی از او استقبال میکند، برایش غذا میپزد با او هم سفره میشود. برایش رختخواب پهن میکند با او به پارتی میرود و... با چه معنای دینی قابل فهم و توجیه است؟
واقعاً چه لزومی دارد که این مردِ عارف الگوی ما، چنین اعمالی را انجام دهد در کوی و برزن با یک زن بدکاره حشر و نشر داشته باشد. وسط جمعیت با او حرف بزند سوار ماشین او بشود و... که هر انسان عاقلی آن را ببیند حق دارد به او سوء ظن ببرد؟ و ما د رتوصیههای مسلم دینی داریم که خود را از مواضع تهمت دور کنید و اهمیت دین توصیه برای علمای دین دوچندان میباشد.
البته اگر این فیلم را صرفاض برای ائمه جمعه ساخته بودید و فقط همانها و افرادی از قشر آنها فیلم را میدیدند احتمالاً خیلی خوب و آموزنده بود چون این فیلم فقط برای این قشر از جامعه میتواند پیام داشته باشد نه مردم. به تصویر کشیدن یک مشیِ صرفاً عرفانی که در چارچوب شریعت و قوانین آن برای دیگران عملی و قابل الگوبرداری نیست در یک فیلم سینمایی که تقریباً همه بینندگان آن عامه مردم هستند نه نها سودی نخواهد داشت بلکه مضر نیز خواهد بود. خصوصاً اینکه با زیبا و جذاب و موّجه نشان دادنِ افراد بی بند و بار که افراد جامعهی ما متاسفانه به این سمت میل میکنند، همراه باشد.
در پایان با تشکر از سازندگان این فیلم که قطعاً نیت پاکی دارند از آنها خواهش میشود که نیت پاکشان را با عمل پاک آراسته کنند. امیدواریم که اهالی سینما خصوصاً افرادی که داعیه داشتن اعتقادات مذهبی فرهنگی دارند بتوانند در نوشتن فیلم نامهها به محتوا توجه بیشتری داشته باشند تا بیش از این شاهد این تناقضات آشکار در کارهای آنها نباشیم.
که به فرموده مقام معظم رهبری(مدظله العالی) : با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد.
نویسنده: ن.اسلاملو
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: رسوایی , واقعا رسوایی با فیلم رسوایی, با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد, //فیلم رسوایی,