شیطان بود که گریه می کرد و می گفت...
این بی انصافی است. خسته شده ام دیگر. بس کنید. من نمی خواهم
شیطان باشم. اما شما انسان ها که از شر من رانده شده به
خدایتان پناه می برید؛ آری شما اجازه نمی دهید من این زندگی
لعنتی ام را تغییر دهم. هر کدامتان انگار طناب به گردنم بسته
اید و می کشید. حالم را به هم می زنید ای گناهکاران! بیزارم.
از خودم، از شما، از این زندگی که حساب روزهای بی پایانش از دستم رفته.
دیگر نمی خواهم گمراهتان کنم. دیگر از وسوسه انداختن به دلهای
سیاهتان خسته شده ام. چه بد عقوبتی است!
خدایا به عدلت شک ندارم. این مجازات، بی شک عقوبت عادلانه ی سر
پیچی هایم است. اما رحمی کن. تو که بخشنده ترین رحیمان هستی بر من ببخشای.
منم. ابلیس. هم او که روزی مقرب درگاهت بود. یادش می آوری؟
می دانم که هنوز هم دوستم می داری. پس عفو کن خدایا. از زمین،
از این تبعیدگاه نجاتم بده. بگذار از نکبتی که در آن دست و پا می زنم رها شوم.
اکنون مرا روی زمین چه کار است؟ این انسان ها... حالا دیگر
خودشان وسوسه بر می انگیزند. این دل های سیاه دیگر گمراه
کننده نیاز ندارند. حالا دیگر گاهی من هم از کارهاشان متعجب
می مانم. گاهی دگرگونم می سازند و از خود می پرسم که آیا
اینان واقعا دست پروردگان من اند؟ از این ها بدم می آید. از خودم بدم می آید.
نمی دانستم که عاقبت، دنیا به این روز کشیده می شود. باور کن
خدایا نمی خواستم آدمی را این چنین سنگدل سازم. پشیمانم.
باورت می شود خدایا؟ باورتان می شود فرشتگان؟ انسان ها؟
امروز ابلیس به زانو در آمده و می گرید. و به خدایش پناه می
برد از شر این آدمیان. امروز من به هلاکت افتاده ام و در
مردابی فرو می روم که برکه ای بود و من به دست خود میراندمش.
خدایا نجاتم بده. بی پناهم...
وقتی این متن را خوندم دلم لرزید.واقعا گاهی اوقات ما شیطان را هم درس میدیم.
ایا ما همون بنده هایی هیتم که خدا به ما مباهات میکنه؟
ما خلیفه خدا بر روی زمینیم؟
از خدا خجالت می کشم
خدایا قرار بود چه شوم و چه شدم
باز هم شب قدر میاید و باز این تویی که فرصتی دوباره برای انسان شدن به من می دهی
خدایا
شاید این اخرین فرصتم باشد
کمکم کن
مثل همیشه که در تمام لحظات یاریم میکنی
خدایا کمکم کن تا بیش از این از تو فاصله نگیرم
کمکم کن تا روز به روز از شیطان دور و دورتر شوم
از شیطانی شدن گریزانم
از ظلمات گناه
از تاریکی دل
خدایا من فقط نور تو را میخواهم
نوری که به وسعت دریا ست که همه وجودم را منور میکند و مرا عاشق میکند
عاشق تو
تویی که همه وجودم از توست
خدایا من فقط تو را میخواهم
فقط تو
کمکم کن
تا چیزی را غیر از تو نبینم
چیزی غیر از تو نخواهم
و وجودم فقط طلب باشد