سوال: آیا آرایش کردن زنان در جامعه ظلم و حقی برگردن آنها میگذارد؟
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، رییس ستاد اقامه نماز کشور، امروز در جمع دانشجویان و استادان دانشگاهی استان چهارمحال و بختیاری با انتقاد شدید از این که برخی از خواص به سبب خودباختگی در برابر علم بیگانگان جایگاه علمی قرآن را نمیدانند، گفت: متأسفانه یکی از اساتید دانشگاه از دانشجویان خود خواسته است که آیات قرآن را در متن پایاننامه و تحقیقات خود نیاورند، بلکه در پاورقی بیاورند تا ارزش علمی کارشان کم نشود.
رییس ستاد اقامه نماز ادامه داد: حرام بودن تشبّه به کفار از دیدگاه مراجع به سبب خودباختگی است.
وی به مقایسه علم قرآن و علم بشری پرداخت و گفت: در علم حقوق هنوز مسأله تجاوز به آبرو مطرح نشده است در حالی که بیشترین تجاوز در جوامع به آبروی افراد صورت میگیرد و کسی نمیتواند به سبب اینکه فردی از او غیبت و آبروی او را برده شکایت کند، در حالی که حفظ آبرو در اسلام به عنوان یک حق آمده است.
این مفسر قرآن آرایش کردن دختران در دانشگاه را از نظر حقوقی ظلم دانست و گفت: آرایش دختران سبب سلب تمرکز علمی سایر دانشجویان میشود.
رییس بنیاد مهدویت کشور با تأکید بر اینکه بیهویتی، ما را به بیریشگی کشانده است، از بی توجهی به علوم مطرح در مباحث دینی انتقاد کرد و گفت: عدم تعقل برخی دانشجویان به حدی شده که به بهانه روشنفکری حاضر به تقلید از عالم نیستند، در حالی که مراجع تقلید از اساتید کتوشلواری تقلید میکنند و هیچ مرجع تقلیدی به بهانه اینکه دلیل تجویز یک دارو را نمیداند از دستور پزشک سرپیچی نمیکند.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی افزود: به یک رییس جمهور سردار سازندگی میگویند، اما سردار سازندگی ذوالقرنین بود که سدی ساخت که هیچ میخی درون آن فرو نمیرفت، به یک رییس جمهور ابداع کننده گفتوگوی تمدنها میگویند در حالی که در قرآن هر چه «قالوا» و «قل» مطرح شده به معنی گفتوگوی تمدنها است و به یک دولت، دولت عدالتمحور میگویند در حالی که عدالت مطرح را قرآن در حق حیوانات بارکش نیز مطرح کرده است و حتی گفته است اگر ناخنتان بلند بود حق ندارید شیر بدوشید چرا که حیوان را اذیت میکند.
رییس ستاد اقامه نماز کشور اعلام کرد: اگر میتوانید یک حرف تازه بیاورید که در قرآن مطرح نشده باشد. قرآن مطرح کرده است که بهترین غذا شیر مادر است و اکنون پس از مدتها استفاده از شیر خشک، همایشهای بینالمللی شیر مادر را برگزار میکنند.
وی با بیان این که مهمترین سرمایه ملی خودتان هستید، پس خودتان را باور کنید، تصریح کرد: اکنون سرطان اخلاقی در دانشگاههای ما رواج پیدا کرده است و از نظر اخلاقی در حال سقوط هستیم.
حجتالاسلام والمسلمین قرائتی در پایان خطاب به دانشجویان گفت: هویت خودتان را کشف کنید، قیمت شما بهشت است و به کمتر از آن راضی نشوید.
در آستانه ماه مبارک رجب، صدها نفر از بانوان برجسته و فعال در بخشهای دانشگاهی، حوزوی، مسائل خانواده و زنان، دستگاههای اجرایی، فعالیتهای قرآنی، رسانه و سازمانهای مردم نهاد، صبح امروز (شنبه) به مدت دو ساعت و نیم با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تأکید بر لزوم طرح گفتمان اسلامی در مورد زن بصورت تهاجمی و طلبکارانه در عرصه بین المللی، «تقویت نهاد خانواده» و «احترام و تکریم زن در محیط خانه» را دو نیاز مهم و فوری جامعه دانستند و خاطرنشان کردند: زنان فعال و کارآمد در جبهه انقلاب اسلامی باید حضور خود را در صحنه دفاع از انقلاب نمایان تر و پررنگ تر کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به عقب ماندگی هایی
که درخصوص انتقال مبانی فکری اسلام درخصوص زن به عرصه بین المللی، وجود دارد، افزودند: کارهای خوبی به برکت نظام جمهوری اسلامی و نام امام خمینی (ره)، درخصوص مقوله زن انجام گرفته است اما نیازمند کار بیشتر و تشکیل جبهه ای تهاجمی و مصون از تعرض دیگران هستیم.
ایشان با تأکید بر اینکه به هیچ وجه نباید در زمینه نهضت بیداری در عرصه زنان تعلل و توقفی وجود داشته باشد، خاطرنشان کردند: چرا باید با وجود گفتمان کامل و قانع کننده اسلام در مورد زن، در مقابل گفتمان غرب، در موضع انفعال قرار گرفت؟
دختر جوانی بود با مانتوی زرد که چادری هم بر سر داشت،اما معلوم بود چادری نیست،.........
شاید برای احترام چادر سرش کرده بود. از همین راهروی اول رفت سراغ خواهران پاسدار، به التماس که برود پیش آقا. چند خانم جاافتاده هم پشت سرش بودند و سفارشش را میکردند. نزدیک بود اشکش سرازیر شود، خواهرها گفتند حالا صبر کن، آخر بازدید شاید.
و این خانم سر هر بریدگی و راهرویی که میگذاشتند کسی بایستد و آقا را در حال عبور ببیند ـ حدود 5 مورد ـ ایستاد و با اشتیاق عبور آقا را دید.
ایستگاه مانده به آخر بود، دیگر داشت جان میداد. یکی از خواهران پاسدار آمد دستش را گرفت و سه قدم برد جلوتر از جمعیت ایستاده. آقا که خواستند از نشر نی به نشر امیرکبیر بروند، یکدفعه این دو خانم نیست شدند.
یک دقیقه بعد، با صورت خیس و چشمان سرخ و بدن لرزان برگشت. چفیهای را سفت به سینهاش چسبانده بود. به هر زنی میرسید، با بغض تعریف میکرد کهرفته و... و چفیه را جلو میآورد تا ببوسند. تحفهای داشت که میخواست عالم از آن بهره ببرند.
من همینم! نه صدای نازکی دارمـــ نه قلبی بی درو پیکر نه نازی ،برای نازیدنــــ نه ناخنـــ های پرنسی من همینمـــ ... چادرسیاهی ساده میپوشم فقط به ناز چادرم می نازم همین..
فقط برای خودم هستم " مـــن...! " خودِ خودم ... نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتــــــاج نگاهی...! برای تو که صورتــ ـــهای رنگ شده را می پرستـــی نه سیرت آدمها را ، هیــــــچ ندارم... راهت را بگیر و برو.................... حوالی من٬ توقفـــ ممنـــــوع است..
خواهرم برای اینکه زیباتر از همیشه باشی به این چند دستور عمل کن: چشمپوشی از گناهان را سورمه چشمانت کن که زیباتر گردند. رنگ راستگویی بر لبانت بکش تا براقتر شوند. از سرخاب زندگی برای صورتت استفاده کن که در فروشگاههای ایمان عرضه می گردد. همیشه از صابون استغفار برای زدودن چرک گناهت استفاده کن که بوی بهشتی دارد. گوشواره ادب را زینت گوشهایت کن. با کرم وضو صورتت را نورانی کن. با بیمه عشق به خدا خود را از هر آسیبی مصون نگهدار.
سوال :امربه معروف و نهپی ازمنکر درمورد چادر وحجاب چگونه می تواند موثر باشد؟
بایک داستان واقعی باموضوع:می خواهم دختر چادری ها را خفه کنم...!
هیچ وقت در عمرم به اندازهای امروز که با چادر به بازار آمدم احساس امنیت نکرده بودم.
با تشکر از آقای “ وحید ” که این تجربه را ارسال فرمودند.
این متن خاطره یک روحانی جوان است. که پیشنهاد میدهیم تا انتها آنرا بخوانید.
بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود. از میان اتوبوسی که ما با آنها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند.
لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم. نمیدانستم با این همه بیحجاب و... چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آنها که خیلی شیطنت داشتند. ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شدم.
یکی از اتفاقاتی که باعث شد خستگی سفر را به طور کلی فراموش کنم لطف خدا در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بدون چماق بود.
داستان از اینجا شروع شد، روز اول تصمیم گرفتم برای چادر سخت گیری شدید نکنم، لذا چند نفر از دختران دانشجو که سوئیت آنها معروف به سوئیت اراذل و اوباش بود (اسمی که بچهها بخاطر شیطنت بیش از اندازه برایشان انتخاب کرده بودند و خودشان هم خوششان میآمد) و به قول همه همسفران دردسر سازهای سفر بودند؛ تصمیم گرفتند به صورت دسته جمعی برای خرید به بازار بروند اما چون تا به حال به مشهدمقدس نیامده بودند و به قول یکی از آنها فقط به خاطر تفریح سفر مشهد آمده بودند؛ لذا از من خواستند که به عنوان راهنما با آنها بروم من هم با تردید قبول کردم وقتی که به راهروخروجی هتل آمدند متوجه وضعیت و پوشش بسیار نامناسب آنها شدم لذا سرم را پایین انداختم و کمی خودم را ناراحت و خجالت زده نشان دادم.
داشتم از حرم می رفتم به سمت دانشگاه ، وارد ایستگاه مترو شدم . از آن جایی که خیلی حال خوشی نداشتم مسیرم را جوری انتخاب می کردم که مورد منکراتی پیش نیاید.
مترو هم که سوار شدم رفتم واگن آخر که از همه خلوت تر بود. خدا رو شکر که همه چی آرومه و من هم کلی خوشحالم.
اگر هفت هشت ایستگاه باقی مانده اتفاقی نیافتد که دیگه عالیه!
در ایستگاه سوم اما یک آقا با خانومش که اصلا حجاب خوبی نداره سوار شدند و دقیقا هم دو قدمی من ایستادند به طوری که خانومه دقیقا روبروی منه ...
ای خدا چرا ....
مگه نگفتی بیشتر از طاقت بندگانم تکلیفشان نمی کنم پس چرا من رو تو این شرایط قرار دادی ؟....
این خودخوری ها فایده ای نداشت و باید کاری میکردم ....
به آقاهه که نگاه کردم یه حسی بهم گفت این از اون مواردیه که قرار نیست با سلام و صلوات تموم بشه . حتما شر میشه...
احساس کردم دستی را که با اون میله ی مترو رو گرفتم داره میلرزه. پاهایم که انگا مال من نیستند . مثل میخ توی زمین رفته محکم به کف مترو چسبیده اند و توان برداشتن تنها دو گام را از من گرفته اند.
در بحبوحه ی درگیری با خودم نگاهم باز به اون خانم افتاد. یه صدایی از اعماق وجودم به من گفت ما این همه شهید نداده ایم که تهش این خانم با این وضعیت بیاد توی خیابون. توان مضاعفی گرفتم. دیگه لفتش ندادم. دستم رو گذاشتم روی بازوی آقا.
او که پشتش به من بود، برگشت .
- سلام آقا.
- سلام.
به خانومتون بگید حجابشون رو رعایت کنن. متشکر.(البته جوری گفتم که تا حد ممکن کس دیگه نشنوه.
او ن آقا در پاسخ فقط یک کلمه گفت:
-چشم!
بر گشتم سر جام اما این بار پشتم رو کردم به طرف اونا تا نبینم چه اتفاقی افتاده و دیگه هم بر نگشتم.
انصافا همه جور پیبش بینی می کردم جز چشم گفتم آقا....
اینکه رهبری (مدظله العالی) می فرمایند: برخی ها گمان می کنند که تذکر لسانی فایده ای ندارد اما من می گویم تاثیر تذکر لسانی قطعی است .در این داستان واقعی کاملا مشهود است.
سوال:برای کم کردن غلیان وجوشش شهوت دوران جوانی چه باید کرد؟
شهيد محمود سعیدی نسب
شما جوانید و آتش شهوت درونتون شعله وره. دیگه نباید با این چیز ها بیشترش کنید.
سوار تاکسی که شد از راننده خواست نوارش را خاموش کند.
راننده که جوان خوش چهره ای بود گفت: «بابا بی خیال! ما جوانیم، بذارید آزاد باشیم.»
محمود گفت: «شما اگه جایی آتش باشه بنزین داخلش می ریزید یا مواد منفجره کنارش میزارید؟»
پسر جوان که از سؤال تعجب کرده بود، گفت: «نه، این طوری که آتش شعله ور می شه!»
محمود گفت: «خوب، شما جوانید و آتش شهوت درونتون شعله وره. دیگه نباید با این چیز ها بیشترش کنید. ممکن است به جایی برسید که دیگه نتونید جلوش را بگیرید و دین و ایمانتون را از دست بدهید.»
نظرات برخی از کاندیدا های احتمالی پیرامون وضعیت فرهنگی در زیر آمده است شما هم میتوانید به ما در جمع آوری نظرات کمک کنید
اگر واقعا توجه کنید و صحبت های این کاندید ها را نگاه کنید و با اسلام بسنجید به بی لیاقتی برخی افراد در مورد ریاست جمهوری براحتی دست پیدا خواهید کرد.
لنکرانی در جمع طلاب حوزه علمیه اهواز:
در تشریح اقدامات فرهنگی انجام داده در زمان تصدی وزارت بهداشت، گفت:یکی از اقدامات مهم در این زمینه تدوین آئیننامهای بود که افراد حاضردر مراکز درمانی و بهداشتی باید از چه پوششی برخوردار باشند که بعد از
ابلاغ این آئیننامه وضع کمی بهتر شد ولی متاسفانه مجریان این آئیننامه چون اعتقادی به آن نداشتند به خوبی اجرا نشد.
وی با اشاره به درصد دانشجویان دختر و پسر در رشتههای پزشکی و پرستاری،گفت: در رشتههای پزشکی ۶۷ درصد و در رشته پرستاری ۸۷ درصد خانمها بودند و مهمترین مشکل ما این بود که در سالهای آتی با کمبود پزشکان و پرستاران مرد روبرو شویم و مهمترین کار ما این بود که درصد دانشجویان پزشکی پسر را با توجه به نیاز کشور افزایش دادیم ولی در دانشکدهها امکان جداسازی و
تفکیک دانشجویان نبود.
محمد سعیدیکیا در جمع دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا:
حجاب جزو دین ما است و حجاب باید منجر به عفاف شود اما با زور نمیتوان حجابی را که به عفاف بینجامد را در جامعه برقرار کرد.
وی گفت: ما باید اخلاق اسلامی را با روش اسلامی حاکم کنیم و با فشار نمیشود در حالی که منابع اسلامی زیاد داریم و ما آموزش ندیده گروهی به نام گشت ارشاد را ایجاد میکنیم که گشت ارشاد اگر مطابق اسم خود عمل کند خوب است اما برای انجام این کار نیازمند برنامه و افراد صلاحیتدار و آموزش دیده هستیم.
حسن روحانی
باید در دنیای فرهنگ، مسایل را از طریق فرهنگی و با ابزار فرهنگی حل کنیم؛ نمی شود با نیروی پلیس مشکلات فرهنگی را حل کرد. مساله فرهنگ برای ما خیلی مهم است چون اساس انقلاب، انقلاب فرهنگی و ستیز دشمنان هم بیشتر در بخش فرهنگی است. ایجاد انگیزه برای حفظ کشور و نظام از طریق فرهنگی امکانپذیر است. بنابراین بخش فرهنگ بخش بسیار مهمی است و اگر مشکلی باشد باید با ساز و کار فرهنگی حل شود.
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در جمع تعدادی از اساتید دانشگاههای تهران در پاسخ به اینکه نظر شما درباره اسلامی کردن دانشگاهها چیست ؟
جامعه ما اسلامی است و ما می خواهیم به موازین و فرهنگ اسلامی احترام بگذاریم؛ اسلامی کردن دانشگاهها جلو و عقب بردن روسری نیست ؛ دختران جامعه ما اهل عفاف هستند و مشکلات در این زمینه با تذکر حل می شود.
حجت الاسلام روحانی ادامه داد: اما اگر اسلامی کردن دانشگاهها به این معناست که استادی نظرش را اعلام نکند به بیان خاطره ای از استاد شهید مطهری پرداخت و گفت: شهید مطهری می گفت در دانشگاه اعلام کرده ام که استادی که معتقد به مارکسیست است نظرات خودش را مطرح و من هم نظرات خودم را بیان کنم.
حواست باشد....
داریم جایی "زنـدگـــی" میکنیم کـه:
هَرزگی "مـُـــــد" اســت (!)
بی آبرویــی "کلاس" اســـت (!)
مَســـــتی دود "تَفـــریــح" اســـت (!)
رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت (!)
گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت (!)
بی فرهنگی "فرهنگ" است(!)
پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه "رشد ونبوغ" است(!)
و......................
خدایا ممنون که نه باکلاسم نه روشنفکر ونه... فقط تو رو میخواهم و بس
و تو ای همسنگر
تفکیک جنسیتی برای سلامت جامعه شرط اساسی است. چادر و رعایت محرم و نامحرمی و اختصاصیافتن بعض مشاغل به زن، و بعض مشاغل به مرد بر اساس همین تفکیک لازم جنسیتی و ترتیبات و ضوابط آن است.
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مدظله الوارف به نامه دختر جوانی که به تازگی در مشهد مقدس سؤالاتی درباره حجاب و فلسفهی آن مطرح کرده بود، پاسخ داد.
متن نامه و پاسخ معظم له به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مرجع عزیز و عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
سلام علیکم؛
من دختری 21 ساله هستم. شما را بارها در مشهد دیدهام، و به شما به چشم یک پدر معنوی نگاه میکنم. آقا من یک دختر بدحجاب هستم، راستش نمیدانم حجاب چیست؟ چرا حجاب بر ما واجب است؟ چرا حجاب ارزش است؟ آیا چادر یک تکه پارچه با ارزش و مقدس است؟ دختر 9 ساله از چادر چه میداند؟ چرا فقط در دین ما چادر و حجاب وجود دارد، یعنی پیامبران دیگر نمیدانستند؟!
آیا معنای پوشش، نبودن من در جامعه نیست؟ پس چگونه باید برای جامعه مفید باشم؟چرا ما زنان باید تاوان دلهای مریض بعضی مردان را بدهیم؟ آیا بهتر نیست حجاب در کشور اختیاری باشد؟ لطفاً مرا نصیحت کنید و به سؤالاتم جواب دهید که من پیجوی حقیقتم. منتظر پاسخ شما هستم. بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة الله
دخترم! انشاءالله تعالی تندرست و سعادتمند باشید و اندیشههای نیک و درست را در خود پرورش دهید. نامه شما را خواندم. از بیداری باطن و معنویت پاک و اصالت فطرت شما امیدوار شدم.
قبل از هر پاسخی دقت فرمایید که این جملهی «در کجای قرآن آمده …؟»، اخیراً توسط سایتها و سایر امکانات و ابزار تبلیغاتی وهابیت بسیار رایج شده است و شیعیان و اهل سنتی که خود را اهل اسلام میدانند و به همین دلیل میخواهند استناد به قرآن کریم نماید، باید بسیار مراقب این حقهی انحرافی باشند.
«در کجای قرآن آمده است …؟» استدلال کسانی است که در ابتدای اسلام مدعی شدند «حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست» و امروز هم مدعی هستند که کتاب خدا در اختیارمان هست و خودمان میخوانیم و نیازی به هیچ معلم، راهنما، عالم، مفسر و … نیز ندارد و به هر چه در ظاهر آیات آمده نیز به آن شکلی که خودمان میفهمیم استناد میکنیم! در واقع میگویند: کتابی در دست میگیریم، ولی خود دین جعل میکنیم.اگر چه همهی این ادعاها برای جلوگیری از فهم مردم از قرآن و اسلام به واسطهی تعلیم معصومین (ع) که معادن علم الهی و مخازن وحی هستند میباشد، اما همین ظاهر آیات قرآن کریم که برای همگان نیز قابل فهم میباشد، راه فرار و توجیه و ایجاد انحراف «به نام قرآن – علیه قرآن» را بر آنان بسته و دستور به اطاعت از رسول اکرم (ص) و اهل عصمت (ع) و راسخون در علم و … داده است. تا معلوم شود «حسبنا کتابالله» نه ریشهی قرآنی دارد و دلیل عقلی. بلکه مغایر با این آموزهها و عقل و فهم انسان است.
حال ما از آنان میپرسیم که در کجای قرآن آمده است که به ظاهر قرآن بسنده کنید – که میکنید؟ در کجای قرآن آمده که علم بدون معلم قابل فراگیری است – که مدعی هستید خودمان از کتاب همه چیز را میفهمیم؟ اگر این طور است چرا این همه مدرسه و دانشگاه و … دایر کردید، کافی بود که هفت میلیارد کتاب فیزیک یا ریاضی و یا … چاپ و توزیع میکردید تا همه انیشتن شوند. وانگهی در مورد احکام الهی میپرسیم: در کجای قرآن کریم آمده است که نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر چهار رکعت است؟ کجای قرآن کریم آمده که به هنگام نماز ابتدا باید نیت کرد و سپس تکبیر گفت؟ در کجایش آمده که قرائت سورهی حمد واجب است – دستور به ترتیب در کجایش آمده است؟ کجای قرآن نوشته که در هر رکعت باید یک رکوع و دو سجده نمود؟ در کجا آمده که مناسک حج چگونه و دفعات طواف چند دور است و نقطهی آغاز و پایان در طواف کجاست – اگر برعکس طواف کنیم چه میشود؟
تحمل سختی و مشقت جزئی از جریان زندگی هر انسانی است. (نابرده رنج، گنج میسر نمی شود). اگر رعایت حجاب دارای سختی هایی باشه انجام واجباتی نظیر نماز، روزه ،حج، جهاد و ... هم راحت و آسان نیست هر کدام سختی هایی به همراه خودش داره.
آیا از خواب ناز سحرگاه برخاستن ، وضو گرفتن و نماز خواندن رنج و سختی نداره؟ آیا در گرمای طاقت فرسای تابستان روزه گرفتن و تشنگی، گرسنگی رو تحمل کردن خستگی و زحمت نداره؟
در مورد حجاب هم تحمل این زحمت و سختی در مقابل آثار و برکاتی که خداوند قرار داده و از همه مهمتر خوشنودی خدا و پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) بسیار ناچیز و چه بسا شیرن و گواراست.
این رو هم نباید فراموش کرد کسانی که از حجاب گریزانند و عواقب بدی که در اثر بی حجابی و انحرافات اخلاقی دچار میشند و موحب از هم پاشیدن کانون خانواده و... میشه بسیار فراتر از سختی های ظاهری حجاب است. و از این بالاتر رنج و عذاب الهی در جهنم، اصلا قابل مقایسه با این زحمات نیست!
در رابطه با این بحث، آیه 216 سوره بقره رو می آورم : (عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون)؛ " چه بسا چیزی را دوست نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید". سايت دختران باحجاب
دوچرخه سواری بانوان چند وقتی است که بشدت از سوی برخی اسلام گرایان روشنفکر در سطح کشور مطرح می شود همین امر باعث شده تا زنان و دختران زیادی به این ورزش روی آورند.
دوچرخه سواری بانوان چند وقتی است که بشدت از سوی برخی روشنفکران سیاسی زن در سطح کشور مطرح می شود که با حمایت و تشویق سعی می کنند زنان ایرانی را به دوچرخه سواری سوق دهند و مدعی هستند که این یک ورزش است چرا باید حقوق زنان پایمال شود؟! و زنان از این امر مهم که تناسب وزنی هم به آنها می دهد نهی شود؟ و مسائل دیگری کخ این روزها از گوشه و کنار کشور می شنویم.
اما در چند ماهه گذشته گویا در سایه غفلت و بی توجهی مسئولین فرهنگی و انتظامی زنان و دختران دوچرخه سوار که فقط در محیط های مخصوص بانوان مشغول دوچرخه سواری بوده اند جرات پیدا کرده و به سطح شهر و بوستان ها و پارک ها آمده اند و با اوضاع بسیار اسف بار و با تشویق زنان سیاسی روشنفکر مشغول دوچرهع سواری در سطح شهر ها هستند و فرهنگ ایرانی و اسلامی را زیر چرخ های دوچرخه هایشان له و آسفالت می کنند.
این دو روایت، بانوان را از نشستن بر زین و سوارکاری نهی می کند و شدت نهی در روایات دوم به حدی است که مرتکب این عمل موردنفرین امام صادق (علیه السلام) قرار گرفته است. امام صادق (علیه السلام) در ضمن روایت دیگری که علائم آخر الزمان را بیان می کنند، چنین فرمودند: « ( در آن زمان) زنان بر زین ها سوار می شوند» . (3)
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در حدیثی با اشاره به این نهی، می فرمایند: « زنان خود را، بر زینها سوار نکنید، که این کار باعث تحریک و تهییج شدن آنان به سمت فساد و گناه می شود. » (4)
یک فرانسوی مسلمون ثروتمند(Rachid Nekkaz (L گفته که جریمه زنهای باحجابی که با پوشیه میان تو خیابون رو میده !!!
او گفت که 1 میلیون یورو برای این کار گذاشته کنار و هر زنی نه فقط تو فرانسه بلکه تو هر کشوری که قانون منع حجاب باشه جریمه اش رو میده !!!!
قشنگ ترین جمله کنایه دارش به دولت های مدعی آزادی : “My sister, go out free wherever you want and I will pay the fine for you” خواهر من ، آزادانه هرجا که میخواهی بیرون برو من جریمه اش رو میدم.
ازدواج بزرگان هم مثل خیلی از امورشان ممکن است با دیگران فرق داشته باشد. از جمله ماجرای ازدواج آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در دهه 30 و 40 که بسیار جالب و خواندنی است.
آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی، از نوجوانی تحصیل علوم دینی را در زادگاه خود یعنی شهر بروجرد آغاز کرد. پس از رسیدن به ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به شهر اصفهان و مدرسه علمیه صدر رفت. علاقمندی ایشان به کسب علم و پشتکارش در درس خواندن اساتید این حوزه را به شگفت می آورد…
ادامه تحصیل آیت الله بروجردی در مدرسه صدر اصفهان ادامه داشت؛ در حالیکه خیلی علاقمند بود که پدر مساعدتی کند تا ایشان بتواند به نجف اشرف برود و تحصیل خود را در این شهر و حوزه علمیه معروفش ادامه دهد. تا اینکه روزی نامه ای از پدر بزرگوارش به او رسید که در آن نوشته شده بود که ایشان باید حتما به بروجرد بروند. آیت الله بروجردی که در آن زمان طلبه ای ۲۲ ساله بودند، تصور می کنند که احتمالا پدر توانسته شرایط ادامه تحصیل ایشان را در نجف فراهم کند و می خواهد بعد از دیدار با خانواده، ایشان را راهی نجف اشرف کند. برای همین با شتاب خود را به بروجرد می رسانند. اما به محض رسیدن به منزل، دید که همه فامیل و دوستان جمع هستند و مهمانی بزرگی در منزل شان برپاست.
با ورود ایشان به منزل همه تبریک گویان شادی می کنند و تازه آیت الله بروجردی متوجه می شوند که سفره عقدی پهن شده و پدر، دختر یکی از مومنین و بزرگان بروجرد را برای ایشان خواستگاری کرده و مجلس، مجلس عقدکنان خودشان است!…
جلوی آینه ایستادم و چادرم را سر کردم همانطور که مشغول مرتب کردن چادرم بودم متوجه نگاه عجیبش شدم. دوباره توی آینه خودم را برانداز کردم و نگاهی به چادرم کردم . چیز عجیبی نبود . پرسیدم: طوری شده؟ چرا اینطور نگاه می کنی ؟ گفت: وقتی چادر سر می کنی ، من که همسرت هستم هم احساس می کنم نمی شناسمت .
جلوی آینه ایستادم و چادرم را سر کردم همانطور که مشغول مرتب کردن چادرم بودم متوجه نگاه عجیبش شدم. دوباره توی آینه خودم را برانداز کردم و نگاهی به چادرم کردم . چیز عجیبی نبود . پرسیدم: طوری شده؟ چرا اینطور نگاه می کنی ؟ گفت: وقتی چادر سر می کنی ، من که همسرت هستم هم احساس می کنم نمی شناسمت .
تــــو اے دُخــــتر ایـــرآنــے اے امـــــید قَــــلب رَهــــبر شــــک نَکـــــُن کـ ـ ـ ـ ــــــه ... حجـــــآب تـــو اقــــتدآر تـ ـوســــت...! اقـــــتدآر تــــو شــــرف وَ عفـ ـ ـت تــــوسـ ـت...
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ریحانه ها و آدرس reyhaneha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.